24 شهریور 1403

پیش‌بینی “تنش آبی شدید” به‌دنبال روند ترسناک مدیریت آب کشور

الفباخبر – استمرار روند ترسناک مدیریت منابع آبی کشور، ایران را تا سال ۲۰۵۰ درگیر شدیدترین تنش آبی خواهد کرد.

به گزارش الفباخبر ،جدیدترین آمار ارائه‌شده توسط مؤسسه Statista در خصوص وضعیت آبی کشورهای مختلف تا سال 2050 پیش‌بینی کرده است که کشورها در آن زمان (2050) چه شرایطی خواهند داشت، بر این اساس کشورها در چهار گروه از شدیدترین تنش آبی تا کم‌ترین خطر تنش آبی دسته‌بندی شده‌اند که کشور ما نیز در گروه کشورهایی قرار گرفته است، که پیش‌بینی می‌شود تا سال 2050 شدیدترین تنش آبی را تجربه خواهد کرد!

این گزارش می‌‌افزاید؛ بر اساس شواهد موجود، علاوه بر کل شبه‌جزیره عربستان، ایران و هند، بیشتر کشورهای شمال آفریقا مانند الجزایر، مصر و لیبی نیز از جمله کشورهایی هستند که انتظار می‌رود تا سال 2050 حداقل 80 درصد از آب در دسترس خود را مصرف کنند.

با این حال، پدیده کمبود آب محدود به کشورهای در حال توسعه نیست و کشورهای جنوب اروپا مانند پرتغال، اسپانیا و ایتالیا نیز در زمان حاضر تحت فشار شدید آب هستند و وضعیت در اسپانیا تا سال 2050 به‌طور قابل‌توجهی بدتر خواهد شد.

همزمان با توسعه‌یافتگی کشورها به‌ویژه در کشورهای در حـال توسـعه، تقاضـا بـرای آب بـه‌منظور کشاورزی و خودکفایی نسبی، تأمین نیازهای جمعیتی و ارتقای یا بهبود وضعیت صنعتی افزایش قابل‌ملاحظه‌ای پیدا کرد اما تبعات این موضوع به‌ویژه در مناطقی از جهان که به‌صورت طبیعی همواره با کمبود آب مواجه بودند بیشتر خودنمایی کرد.

در کشورهای توسعه‌یافته سهم بخش کشاورزی 30 درصد، شرب و بهداشت 11 درصد و سهم بخش صنعت و معدن 59 درصد است. سرانه مصرف آب به عوامل متعددی از جمله شرایط اقلیمی و وضعیت آب‌وهوایی، نوع فرهنگ هر منطقه، تعرفه و قوانین بازدارنده، تجهیزات کاهنده مصرف، وضعیت بهداشتی و غیره بستگی دارد و در کشورهای مختلف دارای ارقام متفاوتی است. به‌طورکلی در اکثر کشورهای توسعه‌یافته به‌دلیل وجود زیرساخت‌های مناسب و قوانین بازدارنده و تعرفه‌های بالای آب میزان سرانه مصرف آب از ایران کمتر است.

در کشور ایران سالانه حدود 98 میلیارد مترمکعب مصرف آب داریم (بر اساس پایگاه اطلاع‌رسانی دولت؛ کل حجم آب تجدیدپذیر کشور نیز براساس آخرین برآوردها حدود 103 میلیارد مترمکعب تخمین زده می‌شود که در شرایط حاضر بیش از 90 درصد آن، دو برابر شاخص‌های جهانی مصرف می‌شود) که قریب 87 درصد آن در بخش کشاورزی، 9 درصد در بخش شرب و حدود 3 درصد در بخش صنعت مصرف می‌شود. 55 درصد از 98 میلیارد مترمکعب آبی که به‌صورت سالانه در کشور به مصرف می‌رسد، از طریق منابع آب زیرزمینی تأمین می‌شود.

همچنین میان استان‌های کشور بیشترین وابستگی به آب‌های زیرزمینی به استان‌هایی چون کرمان، یزد، البرز، خراسان جنوبی، هرمزگان، همدان، خراسان رضوی و فارس اختصاص دارد که به‌ترتیب در این استان‌ها سهم برداشت آب از منابع آب زیرزمینی نسبت به آب‌های سطحی 93درصد، 91 درصد، 89 درصد، 89 درصد، 88 درصد، 87درصد، 84 درصد و 80 درصد است، در واقع در این استان‌ها بیش از 80 درصد از آب مصرفی سالانه از منابع زیرزمینی برداشت می‌شود و این اتفاق نقش ویرانگری در وضعیت آبی آن‌ها داشته و خواهد داشت.

داده‌های هواشناسی و روند بارندگی‌های 50 سال اخیر کشور حکایت از وضعیت نامتوازن نزولات جوی در سال‌های آبی مختلف دارد، البته در خصوص علت نامتوازن بودن نزولات جوی، در مراجع علمی مانند مطالعه محمدجانی و یزدانیان (1393) با عنوان “تحلیل وضعیت بحران آب در کشور و الزامات مدیریت آن”  این‌گونه ذکر شده است: موقعیت رشته‌کوه‌های زاگرس و البرز سبب شده است 70 درصد بارندگی تنها در 25 درصد از مساحت کشور وجود داشته باشد. از یک سو، نیمی از مساحت کشور به حوضه آبریز مرکزی اختصاص دارد کـه تنها یک‌سوم از کل منابع آب تجدیدپذیر در آن واقع اسـت و از سـوی دیگـر، حـدود نیمـی از منـابع آب تجدیدپذیر ایران در حوضه آبریز خلیج فارس و دریای عمان قرار دارد که یک‌چهـارم از مسـاحت کشـور را پوشش می‌دهد.

با وجود تمامی تنگناهای موجود و موانع طبیعی، میانگین بلندمدت بارش‌های کشور حدود 242 میلی‌متر است. وضعیت همواره به‌گونه‌ای پیش رفته است که به‌ندرت ایران بارشی فراتر از میانگین بلندمدت را تجربه کرده است و غالباً نزولات جوی روند نزولی به خود گرفته است! بر اساس جدیدترین آمار ارائه‌شده مورخ 24 تیرماه 1403، از ابتدای سال آبی (شروع سال آبی در ایران از ابتدای فصل پاییز است، به این ترتیب یک سال آبی در ایران از 1 مهرماه شروع می‌شود و تا 31 شهریور سال بعد ادامه می‌یابد) یعنی مهرماه 1402 تا امروز 681 میلی‌متر بارش در استان گیلان دریافت شده است که در حالت نرمال باید حدود 794 میلی‌متر بود، اما این شرایط درحالی است که بارش‌های دریافتی امسال در استان گیلان حدود 100 میلی‌متر کمتر از سال گذشته است.

بر اساس اطلاعات جدول بارش کشور، بیشترین کسری بارش استانی از ابتدای سال آبی تاکنون مربوط به استان‌های گیلان با 112.7، چهارمحال و بختیاری 105.1، قزوین 75.1 و استان تهران با 60.1 میلی‌متر است و در عین حال از نظر درصد تأمین بارش، استان سمنان با کسری 30درصدی بارش مواجه است. در مقابل میزان بارش‌های استان کرمانشاه در غرب کشور حدود 85میلی‌متر بیشتر از شرایط نرمال بوده؛ همچنین بارندگی‌ها در استان‌های ایلام 59.3، مازندران 55.2، خوزستان 50.6و اردبیل 47.2 میلی‌متر بیشتر از شرایط طبیعی بوده است. به‌طورکلی میانگین پهنه‌ای بارش کشور در حدود 300 روز اخیر حدود 227 میلی‌متر بوده که 0.2 (دودهم) درصد بیشتر از میانگین بلندمدت است.

علاوه بر این از ابتدای بهار تاکنون حدود 15 سامانه بارشی قوی به ایران رسیده است؛ این سامانه‌ها بارش‌های قابل‌توجهی در بعضی پهنه‌ها به‌همراه داشته است. برای این بارش‌ها دلایل زیادی مطرح شده که یکی از آنها تأثیر ال‌نینو و عوامل دیگری مانند تغییر اقلیم است.

صادق ضیاییان، رئیس مرکز پیش‌بینی و مدیریت بحران مخاطرات جوی سازمان هواشناسی در خصوص اینکه آیا این بارش‌ها کم‌آبی‌های ایران را جبران خواهد کرد یا خیر،معتقد است: این میانگین بارش، بیانگر وضعیت کشور از نظر بارش نیست؛ چون پراکندگی بارش‌های بهار بسیار نامتناسب بود و بسیاری از استان‌ها در نوار شمالی کشور مانند تهران و البرز بارش‌های کمتر از نرمال داشتند. برخی از استان‌ها کمبود بارش و بسیاری هم بارش‌های فراتر از نرمال داشتند. یکی از عوامل تأثیرگذار در تغییر اقلیم این است که تعداد دفعات و شدت پدیده‌های حدی بارش‌هایی که سنگین و سیل‌آسا هستند افزایش پیدا می‌کند. این موضوع در اسناد هیئت بین‌الدول تغییر اقلیم هم تقریباً با نظر جمعی دانشمندان تأیید شده است، اما آیا می‌توانیم بگوییم این موضوع می‌تواند شروع روند پربارشی در کشور باشد؟

علاوه بر گزارشات فوق‌الذکر، آینده‌پژوهی به‌عنوان علم مطالعه آینده‌های ممکن، محتمل و مطلوب و تلاشی هدفمند و نظام‌مند برای به‌کارگیری عالمانۀ ابزارها و دستکاری مطلوب عوامل برای ایجاد آیندۀ دلخواه، با تکیه بر روش‌های علمی، پرکاربرد و مقبول همچون سناریونویسی تلاش می‌کند ما را در شناخت آینده‌های ممکن، محتمل و مطلوب و تلاش برای ایجاد آیندۀدلخواه یاری کند اما بررسی اکثریت مطالعات محققین در این خصوص نیز رضایت‌بخش نبوده است!
به‌عنوان مثال رضایان و رضایان (1395) در مقاله خود با عنوان “آینده‌پژوهی بحران آب در ایران به‌روش سناریوپردازی” به بررسی پیامدهای سناریوهای احتمالی بحران آب در ایران فردا پرداخته است؛ نتایج این پژوهش نشان داده است که با توجه به وضعیت پیشران‌ها (1. افزایش جمعیت؛ 2. تقاضای روزافزون برای مصرف؛ و 3. تغییرات آب‌وهوایی) و عوامل اصلی تأثیرگذار بر هم‌کنش این عوامل،احتمال مواجهه با بحران تنش آبی بسیار بیشتر از احتمال خوشبینانه آن به دست آمده است.همان طور که نشانه‌های ضعیف و روندهای موجود در این مقاله نشان می‌دهند، مواجهه با این بحران تا اندازه‌ای گریزناپذیر است.

همچنین در مطالعه میرشکاران (1392) با عنوان “آینده‌پژوهی تنش و بحران آب در ایران”، که با تحلیل شاخص‌های بحران آب (بارش، آب زیرزمینی و سطحی) با استفاده از داده‌های ماهانه بارش، پیزومتری و هیدرومتری در محدوده فلات مرکزی ایران پرداخته است،به این نتیجه دست یافته است که شاخص‌های تحلیل آب در حوضه آبریز فلات مرکزی پایین‌تر از حد معمول و در سطوح بحرانی، دسته‌بندی می‌شوند.

برگرفته از همین مطالعه، نشانه‌های بحران با تنش و ناآرامی‌های چند سال اخیر در استان‌های یزد و اصفهان آغاز شده است و پیش‌بینی روند بلندمدت (ده سال آینده) در نرم‌افزار درینک نشان داده است کاهش مساحت تنش سطح 2 از 55 درصد به 46 درصد در10سال آینده و افزایش مساحت تنش سطح 3 از 12 درصد به 20 درصد در ده سال آینده است و دامنه ناآرامی و تنش از استان‌های اصفهان و یزد به استان‌های تهران و البرز کشیده خواهد شد.

به‌بیان دیگر تنش منابع آب در سناریوی ده سال آینده حوضه آبریز فلات مرکزی نشان از گسترش مساحت مناطق با سطوح تنش شدید و خیلی شدید دارد و این یعنی در 10 سال آینده بر پایه سناریوی شبیه‌سازی تغییر اقلیم، وضعیت مدیریت منابع آب بحرانی‌تر خواهد بود و گسترش تنش از سطوح با تنش پایین‌تر به‌سمت سطوح با تنش شدید پیش خواهد رفت و این مناطق (استان‌های تهران و البرز) به‌لحاظ شرب، کشاورزی و صنعت دچار تنش آبی می‌شوند.

البته کنار تمامی این نگاه‌های مأیوس‌کننده باید گفت مبنای پیش‌بینی‌ها، آینده‌نگری‌ها و مطالعات خارجی و بخشی از مطالعات داخلی، استفاده از شاخص‌های خارجی است که با واقعیت مباحث آبی کشور سازگاری چندانی ندارد! شاخص‌ها و مدل‌های متعـددی برای سنجش میزان خشکسالی و یا میزان استحصال و برداشت آب کشورها به‌کار گرفته می‌شود اما نکته‌ای که در این میان باقی است این است که به‌نظر می‌رسد بخش قابل‌توجهی از تعاریف خارجی و شاخص‌ها، با شرایط آب‌وهوایی کشور خشک و نیمه‌خشک ما تناسب ندارند و باید از شاخص‌های بومی و متناسب این اقلیم متنوع، جهت برنامه‌ریزی، مدیریت و حکمرانی آب استفاده شود.این تعاریف در مناطق مرطوبی در جزیره انگلیس، اروپا و شمال آمریکا بیشتر می‌تواند مورد استفاده قرار گیرد.

بر اساس مطالعه رادمنش و جلالی (1393) با عنوان “بررسی اثرات پدیده خشکسالی بر تغییرات منابع آب (سطحی و زیرزمینی) در استان خوزستان” بعضی از نویسندگان فقط عامل بارش و بعضی عامل بارش و درجه حرارت و یا تبخیر و تعرق را در فرمول خود دخالت داده‌اند، مثلاً بعضی از تعاریف خشکسالی که با توجه به عامل بارش معرفی شده‌اند به این شرح است: (الف: کمتر از 2.5 میلی‌متر بارندگی در 48 ساعت؛ ب: بارندگی در طول هفته نصف نرمال یا کمتر؛ ج: در یک دوره 10روزه بارندگی از 5 میلی‌متر بیشتر نباشد؛ د: طی 15 روز بارندگی نداشته باشیم و 21 روز یا بیشتر باران کمتر از 30درصد نرمال باشد!)

در منطقه ایران که یک فصل و گاه 5 ماه از سال هیچ گونه بارشی دیده نمی‌شود، تعیین ضریب خشکسالی به‌صورت دوره‌های کوتاه‌مدت چندروزه مقدور نیست! و یا در مثالی دیگر، متداول‌ترین شاخص نیاز آبی بر اساس سرانه جمعیت، شاخص فالکن مارک است که تابعی از نسبت حجم منابع آب سطحی در هر استان به جمعیت آن استان است که به‌صورت خلاصه در جدول ذیل آورده شده است:

شاخص فالکن مارک (مقدار سرانه منابع آب تجدیدپذیر در سال برای هر نفر)

بحران آب , اخبار خشکسالی | خشکسالی , بحران های محیط زیست ,

برگرفته از مطالعه نبوی و همکاران (1400) با عنوان “تحلیل شاخص‌های کمبود آب و شبکه حکمرانی آب در برنامه پنج‌ساله ششم توسعه ایران”، این پژوهشگران بر اساس آمار سال 1395 متوسط سالانه تولید و مصارف آب و مقدار سرانه منابع آب تجدیدپذیر به‌تفکیک استان‌ها بر اساس شاخص فالکن مارک و شاخص پایداری آب نتایج را به‌صورت نقشه ارائه کرده‌اند

انتهای پیام

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

هفت − 2 =