الفبا خبر، اتفاقاتی که در روزهای اخیر و به ویژۀ پس از بحران کرونا در رابطه با تعطیلی و فعالیت مجدد روزنامهها و نشریات کاغذی رخ داد، بار دیگر مباحث پیرامون نقش و قدرت و جایگاه رسانهها (به خصوص) در شرایط بحرانی را برجسته ساخت. کاستیهایی در بحث رسانهها در کشور وجود دارد. این که اساسا رسانهها در ایران تا چه حد قدرت و ظرفیت ذاتی خویش را در ایفای رسالتشان که خبررسانی دقیق، درست و فارغ از بحثهای جناحی است، پوشش میدهند. فریدون صدیقی استاد روزنامهنگاری دانشگاه و پیشکسوت رسانه، در تشریح وضعیت رسانهها در شرایط کنونی، بیان کرد: اخبار امروز ما دور از واقعیت است و مبتنی بر رخدادها نیست؛ صرفاً به رخدادها نوک میزند و مثلاً در بهترین شکل ۱۰ درصد از واقعیت را بیان میکند. چیزی که خود خواننده هم به آن رسیده است و این دیگر گوش دادن ندارد و بر این اساس کسی این اخبار را دنبال نمیکند. این پیشکسوت رسانه در مورد مخاطب رسانه، تصریح کرد: درواقع هدف اصلی رسانهها مخاطب نبوده است؛ درحالیکه برای روزنامهنگار هدف اصلی مخاطب است تا چیزی که خلق و تولید میکند، خوانده و دیده شود؛ و وقتی مطلب و خبر خوانده میشود که مخاطب خودش را در آن متن و محتوای تولیدشده ببینید. همواره خلائی که در تولید اخبار وجود دارد و اخبار گویا و واگویهٔ حقیقت موجود نیست. درنتیجه مخاطبی وجود ندارد. وقتی هدف کمرنگ میشود و تولیدکننده خبر به دنبال این است که رسانهاش چیزهایی را تولید کند که پاسخ به نیازهای مدیرمسئول و صاحبامتیاز باشد؛ یعنی رسانه در خدمت آن سازمان یا رسانه است و تریبونی برای آن است نه برای مردم. صدیقی یادآور شد: در این حالت مردم موضوع دوم رسانهاند و در وهلهٔ اول رسانه در خدمت انتقال پیام سازمان و نهاد متبوعش است؛ درنتیجه میخواهد آهسته برود و بیاید و چیزی نگوید که به نهاد دیگر بربخورد و یقهاش را نگیرند و مناقشهای بین اینها درنگیرد. درنتیجه با این شیوهٔ خبررسانی آسیب را بهزعم خودشان چنان پایین میآورند که رسانههای ما تبدیل به شاخهای از روابط عمومیهای آن سازمان و نهاد میشوند و بخشی از وظایف روابط عمومی را انجام میدهند. نمیخواهم این موضوع را بهصورت مطلق بیان کنم که ما هیچ نشر و حوزهای نداریم که بتواند مسائل مردم را بیان کند، چرا هستند اما گاهگاهی که البته بعدازآن توضیحات متأخری میآید و تکذیب میشود و ... خبرنگار سرزنش میشود و سردبیر مورد عتاب و خطاب قرار میگیرد و ... صدیقی در اشاره به مهارتهایی که نیروی انسانی در رسانه و به ویژه در اشکال نوین باید برخوردار از آن باشد، بیان کرد: آنچه که در این میان وجود ندارد و ضعف عمدهای محسوب میشود، ضعف نیروی انسانی متخصص است. آیا همهکسانی که کار خبر میکنند یا در رسانهای (اعم از سایت، خبرگزاری یا روزنامهها) مشغول به کار هستند، حرفهای هستند؟ واقعیت این است که همه این افراد در این موقعیت و شرایط و ظرفیت و خلاقیت و آموزهها نیستند و بخشی از این ضعف باز به سازمان برمیگردد چراکه موضع سازمان نیست که آن مهارت در کل نیروها باشد. وی افزود: صرفا قرار است خبری و گزارشی داده و توزیع شود که به کسی هم برنخورد و ... درنتیجه آن آدمهای مستعد هم اغلب مأیوس و سرخورده میشوند و بدل به کارمندان میشوند؛ یعنی آدمهایی چسبیده به صندلیشان، درحالیکه خبرنگار باید بیرون و در صحنه باشد. این استاد روزنامهنگاری در مورد آموزش حرفهای خبرنگاران برای حضور در دنیای رسانه مجازی و چند رسانهای ادامه داد: درنتیجه اگر قرار است وضع موجود را ارتقا بدهیم، باید ببینیم که نیروهای ما حرفهای هستند؟ بله، البته درمجموع و در هر رسانهای تعدادی که بتوانند آن کارکرد را داشته باشند، هستند، چنانچه جمع دیگری هم هستند که فاقد خلاقیت، ابتکار، تجربه، دانش و مهارت لازماند یا تاکنون به آن بیاعتنا بودهاند. نکته این است که این آدمها باید آموزشهایی را ببینند که با درک و فهم نور، صدا و حرکت آشنا شوند. باید کاربردهای ابزار را بشناسند، باید تصویر را بشناسند، یعنی ترکیببندی نماها را بشناسند، صدا را بشناسند. این استاد روزنامهنگاری خاطرنشان کرد: البته مباحث ثابتی هم وجود دارند مانند ذات کار خبری؛ یعنی مؤلفهها، عناصر، رویهها و شیوههایی که در کار روزنامهنویسی از آنها بهره گرفته میشود مانند مصاحبه، گزارش، خبر، تولید خبر، گزارش خبری، یادداشت و مقاله و ... هریک کارکرد خودش را دارد؛ وقتی مصاحبه میکنید باید موضوع را بشناسید، مصاحبهشونده را بشناسید، هدف از موضوع را بشناسید که چرا مصاحبه میکنید و همۀ اینها هست و این کاری است که دانشکدهها انجام میدهند و این اصول را آموزش میدهند. وی افزود: در گزارش هم به همین صورت است که باید بدانید موضوع چیست، گزارش چیست؟ تحقیقی است؟ توصیفی است یا گزارش از شخص است و... همه این اصول در سرجای خودش است. میخواهم بگویم عناصری که در یک خبر هست، چه برای تولید خبر مکتوب باشد و چه در خبر تصویری، ارزشهای خبریاش فرقی نمیکند و آن چیزی که فرق میکند نوع صدا و حرکت است و عناصر تازهای که در اختیار شماست و شما را از یک سری پرگوییها بینیاز میکند. در کار رسانهای، دقت نباید فدای سرعت شود صدیقی تصریح کرد: گزارشگری که خبری را در لحظه میدهد و زمان تدوین ندارد هم باید کارش از پیش تدوینشده باشد؛ یعنی فیلم را در ذهن خود ساخته باشد و مناسبات آن را پیشتر در ذهن چیده باشد؛ و این موضوعات نیازمند این است که آدمها فهم، درک، شعور و ذهن تصویری داشته باشند. شناخت این مدیا یا رسانه بسیار مهم است. وی افزود: خبرهای آنی را میتوان در پلتفرمهای جدید مانند پیامرسانها عرضه کرد اما نباید فراموش کنیم که قرار نیست اسیر سرعت شده و دقت را از دست بدهیم. در این اتفاقات گاهی دقت را قربانی سرعت میکنیم. خبررسانی نیاز به مقداری مکث و تأمل و دقت دارد. همیشه گفتهام و باز تکرار میکنم که روزنامهنگار در تمامی رسانهها نگاه اتفاقی نسبت به پدیدهها ندارد و باید نگاه تحلیلی داشته باشد. وقتی روزنامهنگار یا خبرنگار نگاه تحلیلی و فرایندی به یک رویداد دارد که در گزارشی که میدهد، نگاهی پیش از رویداد و پساز آن به موضوع دارد دارد و این نگاه تحلیلی در خبری که اعلام میکند همراهش است؛ منظور جهت دادن و سمتوسو دادن و گمراه کردن مخاطب نیست بلکه این است که خبرنگار به دنبال چه هست و چرا باید باشد. صدیقی عنوان کرد: کارکرد رسانه، اگر به نقش و رسالت یک روزنامه واقف باشیم و به آن احترام بگذاریم این است که بگذاریم که این نقش بهدرستی ایفاء شود و این در صورتی ممکن است که فضای مناسب را برای آن رسانه فراهم کنیم؛ فضایی که در آن خبرنگار در همهجا حضور دارد و اطلاعرسانی شفاف و بهنگام میکند و این اطلاعرسانی قطعاً و یقیناً در چهارچوب منافع و مصالح ملی خواهد بود. صدیقی در انتها یادآور شد: مشکل این است که ما در طول سالها نقش رسانه و اطلاعرسانی را نادیده گرفتهایم، پایمال و رهایش کردهایم و نمیگذاریم آنگونه که بایدوشاید کار کند؛ اگر هم روزنامه یا رسانهای ناقل خبری با چنین مشخصاتی بوده، درنتیجه دعواهای درون سیستمی و درونسازمانی اخباری را منتشر کرده است. مثلاً اعلام گوشت آلوده و اخباری مانند این، درنتیجه دعوای دو جریان که متصدی گوشت هستند بروز میکند که یکی برای تخریب دیگری این کار را میکند. وی افزود: در فضای خبر و خبررسانی از سدی که وجود دارد، به صورت قطرهای استفاده میکنیم؛ و سؤال این است که تجمیع اینهمه آب پشت این سد برای چه است؟ بنابراین باید این شرایط بازتعریف شود و به مخاطب اهمیت بدهند؛ وقتی این اهمیت نادیده گرفته میشود، کارشناس صاحبنظر و مسئول ما بهناچار برای اینکه پیامش به مخاطب برسد با شبکههای برونمرزی مصاحبه میکند. حرفهایش را میزند کسی هم کاری با او ندارد چون منافی منافع ملی نبوده ولی همین حرفها را در روزنامههای داخلی نمیتواند بیان کند.
انتهای پیام