به گزارش الفباخبر، همین چند وقت پیش بود که مهدی رسولپناه، رئیس سابق هیأتمدیره پرسپولیس در کف خیابان سفره دلش را باز کرد و حرفهایی عجیب با الفاظ زشت را بیان کرد که انتشار صحبتهایش باعث شد با روی خجل نامه استعفایش را برای وزیر ورزش ارسال کند که البته فشارهای یحیی گلمحمدی در این استعفا بی تاثیر نبود.
نکته مهم این بود که حرفهای رسولپناه هم توهین به مردم شمال کشور بود، هم مربی خود را به دلالی متهم کرد و هم به بازیکنان تیمش توهینهای زشتی کرد. اما رسانهها و خبرنگاران به ظاهر بی طرف و حتی هواداران پرسپولیس چندان به این موضوع واکنشی نشان ندادند تا تیمشان بتواند در فینال لیگ قهرمانان با آرامش و تمرکز لازم به میدان برود.
در واقع قرمزها به معنای واقعی برای رسیدن به موفقیت همدل و متحد میشوند. آنها برای حل مشکلات مالی همه تلاش خود را میکنند و عضو جدید نیامده، با نفوذ خود در اداره ارتباطات حساب باشگاهش را پر میکند. تیم یحیی گلمحمدی با آنکه باز هم در آسیا ناکام بود و حتی رنگ برد را در ۴ بازی پی در پی لیگ برتر ندید اما از طرف هواداران و رسانههای باز هم به ظاهر بیطرف کمتر مورد حمله قرار گرفت. پرسپولیسیها در فضای مجازی چندان فعالیت ندارند و خبرنگاران آنها با هم دعوا بر سر «من بهترم و من اولم» ندارند. بازیکنانشان مصاحبه جنجالی نمیکنند و سعی میکنند حواشی را بیسروصدا دور کنند.
اما در استقلال خبری از آرامش نیست.
در واقع این روزها آبیها خودشان منبع حاشیه شدهاند. آنها چه در این فصل که در صدر بودند و چه فصول گذشته که در رسیدن به جایگاه اول ناکام بودند، نتوانستند حواشی را کنترل کنند.
که این موضوع دو معضل بزرگ را نشان میدهد : ابتدا ضعف شدید مدیرتی و دوم نبود بزرگتر در تیم که باعث چنین ضرباتی به استقلال شده است.
علی فتح اللهزاده در پاسخ به سوال اینکه ایا استعفایش از مدیرعاملی استقلال فقط به خاطر بیماری بود نیز عنوان کرد : اگر فقط دو نفر از اعضای هیئت مدیره با من همسو بودند من استعفا نمیدادم.
میبینید مشکل از بزرگترین صندلی استقلال میاید ف هیئت مدیره!
روزی که استقلال در داربی بازی ضعیفی به نمایش گذاشت، بازیکنان تیم به جای سر پایین انداختن و پذیرفتن ایرادات خود، دلیل نتیجه نگرفتن را نداشتن تمرکز بابت نگرفتن حق و حقوقشان عنوان کردند. هفته بعد پول به حسابشان واریز شد اما برای آنها این پرداختیها عددی حساب نمیشد تا باز هم ایراد بگیرند. استقلال مقابل نفت مسجدسلیمان به تساوی رسید و بازیکنان از هواداران خواستند به تیم فرصت دهند و حتی برخی از آنها علت نارضایتی هواداران را دستهای پشت پرده عنوان کردند. آنها در مصاحبههای خود به حمایت از مربیشان پرداختند اما درست یک هفته بعد و مقابل نساجی، وریا غفوری درون زمین عصبانی شد و رفتار عجیبی از خود نشان داد و در نهایت ورزشگاه را هم ترک کرد. جالب اینکه چند بازیکن تیم در مصاحبههای خود به نحوه سرو غذا نیز ایراد گرفتند تا حواشی و رفتارهای بچگانه آنها تیم صدرنشین را بیش از پیش در باتلاق اسیر کند. درست است که امکانات استقلال در مقایسه با رقیب سنتی بسیار ناچیز است اما ف این رفتار مناسب بازیکنان استقلال نبود.
پرداخت حق و حقوق بازیکنان وظیفه مدیران استقلال است که باید سر موعد انجام شود اما بدون شک همه این بازیکنان میدانند بدهیهای سرسامآوری که تمامی هم ندارد مانع سر قول ماندن مدیران شده است. استقلالی که هر چه از کارگزار میگیرد باید بزند به یک زخم کهنه، قطعا نمیتواند همه دردها را یکشبه مداوا کند. در ۴ ماه اخیر، ۷۲ میلیارد تومان پول به باشگاه استقلال آمده که صرف باز شدن پنجره نقل و انتقالات، اخذ مجوز حرفهای، حقوق بازیکنان داخلی و خارجی و هزینههای دیگر شده است. این میزان دریافتی در تاریخ باشگاه استقلال بیسابقه است. اما هر چه پول میآید، به چشم نمیآید، چرا که هیچگاه بدهیهای این باشگاه تمامی ندارد. داروی شفابخشی هم نیست که باشگاه را از این بیماری مهلک نجات دهد. به لطف وزیر کاردان ورزش و قانون من در آوردی " عدم جذب بازیکن و مربی خارجی" قرارداد بازیکنان ایرانی از یک میلیارد فصل گذشته به طرز عجیبی دستکم ۴ برابر میشود، اگر ۲۰ درصد هم بگیرد، مبلغ ناچیزی نیست.
سقف قرارداد بازیکنان ماشینسازی ۳۰۰ میلیون تومان است که تا به امروز ۲۰ درصد گرفتهاند، یعنی ۶۰ میلیون تومان. این در حالی است که بازیکنان استقلال با همان ۲۰ درصد، نزدیک به یک میلیارد تومان گرفتهاند!
در طرف مقابل باشگاه پرسپولیس تا اینجای کار 60 درصد حقوق بازیکنان را به آنها پرداخت کرده است. پس سوال اینجاست اگر متولی هر دو باشگاه یک وزارت خانه است ، پس چرا وضع این دو تیم زمین تا اسمان با هم فرق دارد؟ از کمپ تمرینی مجهز تا انواع آپشنها و قراردادهای سنگین که فقط برای استقلال به چشم میآید؛ آرمان رمضانی ، مهدیخانی ، سرلک سرجمع 15 میلیارد قرارداد دارند ، بازیکنانی که تا اینجای کار عملکرد مثبتی نداشته اند و در ادامه اضافه شدن مهدی ترابی و پیشنهاد سرسام اور به گوچی و... را نیز به این فهرست اضافه کنید.
یک جای کار میلنگد.
البته مدیران باشگاه باید به فکر حل این مشکل باشند تا شاید دیگر بازیکنی به دلیل حقوق عقبافتادهاش در زمین مسابقه راه نرود که تیمش صدر جدول را از دست دهد. اگر درد استقلال فقط عدم پرداخت حقوق بازیکنانش است، مدیران تیم این مشکل را حل کنند تا دیگر جای بهانهای نباشد.
تیمی که بخواهد به موفقیت برسد، به صبر، آرامش و اتحاد نیاز دارد؛ ۳ ویژگیای که در استقلال به هیچ عنوان دیده نمیشود! تا زمانی که آبیها نتوانند مشکلات درونتیمی خود را رفع کنند، نمیتوانند جام قهرمانی را هم لمس کنند. درست مثل ۸ سال گذشته که هیچ موقع آرام نبودند و تنها دیگران را عامل ناکامیهای تیم خود دانستند.
ازطرفی نباید منکر فقدان دانش فنی محمود فکری شد ، این مربی نه در زمین بلکه خارج از زمن نیز پرستیژ یک مربی را ندارد و مدام با مصاحبه قصد فرافکنی و رفتار پوپولیسی را دارد.
در سرزمین آبیها حسادت، سهمخواهی و منفعتطلبی جلوی رسیدن به موفقیت را گرفته و آنقدر که خودیها خنجر از پشت زدند، نیاز به وجود دشمن نبوده است.
قبل از رسیدن به یک دهه ناکامی، باید کاری کرد!
انتهای پیام