به گزارش الفباخبر، مردم سرزمین ما فرمول تقسیم ثروت ملی را یاد گرفتهاند و می دانند که چهاردرصدیها تا ته مانده این ثروت را بالا نکشند، خواب و خوراک ندارند.
نقدینگی آقازادههایی که سهام خود را با بهره گیری از رانتهای اطلاعاتی در قله قیمتی فروختهاند آماده تزریق به بازار سرمایه است.
این دردانههای سیاسی و اقتصادی منتظر یک انگشت اشاره پدران خود هستند تا با ورود دوباره به بورس، با شیوه "صید ترال" سود و سرمایه مردم را یکجا جارو کنند.
برای مثال سهام پالایش یکم یک سفره رنگین و حاضر و آماده برای این آقازاده هاست که سهامداران خرد قبلا زحمت فراهم سازی آن را با خرید سهام ده هزارتومانی کشیدهاند.
صندوق پالایش یکم که با وعده تقسیم ثروت ملی از سوی رئیس جمهور و وزیراقتصاد با قیمتی بالاتر از پنجاه درصد نرخ واقعی به مردم فروخته شد بعد از ورود آقازاده ها و رانتخواران اقتصادی با دو یا سه برابر قیمت معامله خواهد شد و سهامداران خرد از بیرون میدان، تماشاگر ساده این بازی کثیف خواهند بود.
سازمان بورس که بر اساس قانون باید مدافع حقوق "ذینفعان بازار سرمایه" باشد در برابر این ضایع شدن حق و حقوق مالباختگان هیچ واکنشی از خود نشان نمیدهد و به بهانه عجول بودن سهامداران خرد، آنان را به حال خود رها کرده است.
ما از ناظر بازار می پرسیم که قالب کردن سهم شش هزارتومانی به قیمت ده هزارتومان به میلیون ها سهامدار ناآگاه اگر مصداق بارز اغواگری و غش در معامله نیست پس چه عنوان مجرمانه دیگری دارد؟
ما میپرسیم سهامداری که با سرمایه اندک خود به این بازار آمده و در هشت ماه گذشته حتی یک روز رنگ سود را ندیده آیا لقب سهامدار عجول، برازنده اوست؟
ما می پرسیم آیا سازمان بورس، ماموریت مهمتری از نظارت بر بازار سرمایه دارد که در برابر ظلم آشکار حقوقی این سهم، سکوت کرده و مداخله نمی کند؟
ما می پرسیم آیا فروش آبشاری در تلخ ترین شرایط صندوق پالایش یکم و خرید تنها یکصد و هفتاد سهم توسط حقوقی، معنایی غیر از توهین به شعور مردم و تمسخر سهامداران دارد؟
بی تردید نقش بانک مرکزی در بهم ریختن بازار سرمایه بسیار پررنگ و قابل تامل است و اظهارات ناپخته سیاسیون هم در این خصوص بیتاثیر نیست اما چرا سازمان بورس، نقش خود را در ایجاد این بحران نمیپذیرد و زیر بار گناه ضعف نظارت خود نمی رود.
حقوقی ها به دلیل تجربه بیشتر در همین بازار قرمز هم از سهامداران ناآگاه نوسان میگیرند و کارگزاری ها هم درآمد خودشان را دارند فقط در این میان صدای خرد شدن استخوان های مردم است که گوش عدالت را میآزارد.
ای کاش قوه قضاییه، وظیفه ذاتی خود را فراموش نکند و در کمین آقازاده ها و رانتخوارهایی بنشیند که بازیگردانان بازار سرمایه برای ورود دوباره آنان فرش قرمز پهن کردهاند.
بازار سبز فردا فقط منتی است که روی سر سهامداران خرد میگذارند حال آنکه تمام ناز و نعمت سفره رنگین بورس درحلق "رانت زاده ها"یی می رود که در روزهای سخت بورس حتی برای یک ساعت در زیان مالباختگان بینوا شریک نبوده اند.
انتهای پیام