به گزارش الفباخبر؛ در ایران نیز شهرنشینی با روندی سریع و شتابان همراه بوده و این رشد شتابان، مسایل و معضلات زیادی برای شهرهای بزرگ ایران به دنبال داشته است. هدف این گزارش تبیین عوامل موثر بر شکل گیری حاشیه نشینی حاشیههای شهر و پیامدهای آن بوده ومخصوصا بررسی عوامل اقتصادی (تورم و...) بر حاشیهنشینی میباشد.
در امتداد حاشیهنشینی، پدیده دیگری تحت عنوان حاشیهنشینی حاشیهنشینها شکل گرفته است. در این پدیده نوظهور حاشیه نشینان به واسطه مشکلات متعدد که مهمترین آن مسئله اقتصادی و تأمین هزینههای مسکن است، توانایی ادامه سکونت در قسمت حاشیهای شهر را ندارند و باز هم از مناطق حاشیهای شهر عقب نشینی می کنند.
اگر متخصصان حاشیه نشینی را آپاندیس شهر میگویند، باید حاشیه نشینی حاشیهنشینها را به ویروس کشنده اجتماعی تشبیه کرد.
زندگی در حاشیه شهرها به خصوص کلانشهر تهران همواره با تهدیدهایی برای ساکنان این مناطق و البته سایر شهروندان همراه است. چرا که سکونت برخی افراد متخلف و نابهنجار در چنین مناطقی، یکی از علل گسترش رفتارهای غیرقانونی است. جمعیت حاشیهنشین در حومه شهر تهران به اندازه چند شهر و استان کشور است و همین نکته، باعث میشود که امنیت این قبیل مناطق نیز تحتالشعاع قرار گیرد.
اثرات و پیامدهای حاشیهنشینی
حاشیهنشینی، وضعیت نامطلوب اسکان، ساختمانهای ناهمگون و بدون رعایت اصول فنی درشهرسازی را به شهرها تحمیل میکند.
حاشیهنشینی یک معضل اجتماعی است و آسیبهای اجتماعی نظیر رواج بزهکاری، اعتیاد، پخش مواد مخدر، دستفروشی و خدمات کاذب به همراه دارد.
عکس العمل حاشیه نشینها نسبت به ناآرامیهای سیاسی در مقایسه با ساکنان دیگر مناطق شهری سریع است.
بهداشت نامناسب در مناطق حاشیهنشین موجب شیوع بیماریهای مختلف در آنها شده و میتوانند دیگر مناطق شهری را به چالش بکشند.
حاشیهنشینی و نسبت آن با بحران
زمانی که حاشیهنشینها دچار درد، رنج و محرومیت زیاد میشوند و فرد احساس میکند که قادر به انجام هیچ کاری نیست، نسبت به وضعیت موجود دچار عصیان می شود.
این حس عصیان خود را به شکل داغ ننگ نشان میدهد. این داغ ننگ میتواند منجر به آسیبهای اجتماعی همچون اعتیاد، خودکشی، رشوهگیری، جنبشها و عملیاتهای چریکی شود.
نحوه شکلگیری پدیده حاشیهنشینی حاشیهنشینها
با سیر مهاجرت انسان از روستاها و شهرهای کمتر توسعه یافته به شهرهای بزرگ، کلان شهرها دچار افزایش جمعیت و تورم انسانی شدند. هزینههای روزافزون و مشکلات اقتصادی، مهاجرین را مجبور به عقبنشینی از شهر به مناطق اطراف و حاشیهای شهرها کرد.
مهاجرین که در مناطق بالایی شهر سکونت داشتند به مناطق میانی شهر و کسانی که در قسمت میانی زندگی می کردند به قسمت های پایینی شهر نقل مکان کردند. اما در این بین مهاجرینی بودند که در قسمت حاشیه و پایین شهر سکونت داشتند که به سبب مواجه شدن با مشکلات اقتصادی و ناتوانی در تأمین هزینه مسکن مجبور به عقب نشینی و در واقع دورتر از مناطق حاشیه ای شهر شدند.
از آنجا که حاشیه نشینان مجبور شدند که مناطق حاشیهای شهرها را برای سکونت انتخاب کنند و مناطق حاشیهای نیز به سبب آنکه امکانات و خدمات شهری مناسب (همچون مدرسه، آب، برق، گاز، کتابخانه، دانشگاه، نیروی انتظامی، مراکز درمانی و ... وجود نداشت و سطح فرهنگ نیز پایین بود منتج به بروز و ظهور مسائل اجتماعی از جمله آسیب های اجتماعی گردید.
اشاره شد حاشیه نشینی منجر به ظهور و بروز مسائل و مشکلات اجتماعی بسیاری شد. حاشیه نشینی فی نفسه آسیب اجتماعی نیست در واقع علت بسیاری از آسیب های اجتماعی است.
این گونه می توان اذعان داشت که حاشیه نشینی یکی از مسائل اجتماعی ایران است که به صورت بالقوه پتانسیل و ظرفیت ایجاد آسیب و بحرانهای اجتماعی را دارد.
زمانی که حاشیه نشینی این قبیل مسائل را درپی دارد. تصور حاشیهنشینی حاشیهنشینها به مراتب سختر است.
حاشیهنشینها به سبب نزدیکی با شهربعضی امکانات اولیه را به صورت قانون و یا حتی غیر قانونی در اختیار دارند اما حاشیهنشینی حاشیهنشینها از همین امکانات اولیه نیز محروم و بیبهره هستند
حاشیهنشینی مولد ساختاری مملو از تبعیض، تفاوت و بیعدالتی است، که مبتنی بر تقسیم ناعادلانه ثروت و نبود عدالت اجتماعی در درون مجموعههای سکونتی با نام شهر شکل گرفته است.
انتهای پیام