الفباخبر، در این مطلب قصد داریم به زوایای مختلف استقلال بانک مرکزی و تاثیر آن بر اقتصاد ایران بپردازیم. بانک مرکزی دارای اهداف متفاوتی است و میتواند نرخهای بهره، تورم، نقدینگی و یا حتی بیکاری را به عنوان هدف خود مشخص نماید.
در برخی کشورها بانک مرکزی به صورت مستقل فعالیت دارد و در برخی کشورها هنوز به استقلال نرسیده است.
استقلال بانک مرکزی به چه معناست؟
زمانی که از واژه استقلال استفاده میکنیم به این معنا است که از تسلط نهادهای بالادستی خلاص و به صورت مستقل به کار خود ادامه میدهد. زمانی که بانک مرکزی به استقلال برسد، میتواند بدون توجه به فشار و سیاستهای دورهای دولت و بر اساس مصلحت کشور و مباحث اقتصادی، طرحها را مطرح، تنظیم و اجرا نماید و به طور مستقیم به نتایج آنها پاسخگو باشد.
استقلال بانک مرکزی چه مزایا و معایبی دارد؟
بانک مرکزی مستقل قادر است تا سیاستهای بهتری نسبت به بانک مرکزی غیرمستقل تنظیم و اجرا نماید. در بانک مرکزی غیرمستقل برای تمامی تصمیمات دولت حق اظهار نظر و دخالت مستقیم دارد و بانک مرکزی بیشتر برای مصلحت دولت قدم بر میدارد.
اما در بانک مرکزی مستقل دولت به هیچ عنوان حق دخالت در امور این بانک را نداشته و تصمیمات بانک مرکزی بر اساس صلاح جامعه اتخاذ میشود. بسیاری از افراد متصور هستند که تامین کسری بودجه دولت بر عهده بانک مرکزی است اما این خلاف واقعیت است.
در بانکهای مرکزی مستقل، دولت نمیتواند به هر میزان که مدنظر داشته باشد از بانک مرکزی استقراض نماید و بانک مرکزی نیز به هر میزان که مدنظر باشد پول منتشر و کسری بودجه را جبران کند.
در چنین سیستمی استقلال باعث میشود که سیاستهای پولی تماماً در جهت ثبات اقتصادی و تصمیمات بیشتر بر مبنای اقتصادی استوار باشد و نه تصمیمات و مبنای سیاسی!
در نظام مستقل بانک مرکزی دولت برای استقراض از بانک مرکزی باید با آن بانک گفتوگو کند و در صورت تایید، آن مبلغ به دولت واگذار میشود. در صورت عدم تایید، هیچ قانون و قدرتی نمیتواند بانک مرکزی را مجبور به پرداخت آن مبلغ به دولت نماید.
در ایران نیز بانک مرکزی با توجه به ریاست کلی وزیر اقتصاد، تا حد زیادی تحت کنترل دولت بوده و با چارچوب و تصمیمات سیاسی اداره شده است و نه تصمیمات اقتصادی.
با توجه به عدم استقلال بانک مرکزی در ایران، اطلاعات این بانک به طور شفاف منتشر نمیشود و به تبع نظارت کافی برعملکرد این بانک وجود ندارد.
نمونهای از عوامل تاثیرگذار دولت بر بانک مرکزی
در حدود ۶۰ درصد بودجه دولت بر پایه فروش منابع طبیعی بوده و در صورت عدم تحقق آن با کسری بودجه مواجه میشویم. فرآیند بودجهریزی چون بر مبنای تصمیمات سیاسی استوار است، غالباً درست تنظیم نمیشود و در نتیجه فرآیند درآمد و هزینهها نیز تغییر میکند.
در قانون برنامه سوم دولت، دولت مکلف است تا کسری بودجه را به وسیله استقراض از بانک مرکزی جبران نکند، اما این قانون فقط بر روی کاغذ اعمال شده و در عمل اینگونه نبوده و دولت مستقیماً دست به استقراض از بانکها زده است.
یکی از وظایف بانک مرکزی لزوم تبدیل ارز به ریال است و با تصمیمات سیاسی دولت اگر این امر محقق نشود و ارزهای خارجی همچنان تحت تملک بانک مرکزی بماند، باعث رشد ذخایر خارجی بانک مرکزی و در نهایت نقدینگی و تورم رشد خواهد شد.
استقلال بانک مرکزی چه تاثیری بر نظارت بانکها دارد؟
در صورت استقلال بانک مرکزی اجرای سیاستهای پولی مناسب و برنامههای بلند مدت برای کاهش تورم که یکی از آن برنامهها نظارت بر بانکها است صورت میگیرد و این بانک فارغ از مسائل سیاسی میتواند بر عملکرد بانکها نظارت کند.
مشکلات طرح استقلال بانک مرکزی!
نخستین اشکال در این طرح پایهریزیهای نادرست به افکار تصمیمگیرندگان است. اکنون یکی از افکار موجود و تاثیرگذار بر تصمیمات دخالت دولت برای مصلحت خود است و نه جامعه.
دولت با شعار و دستکاری پایه های پولی و پرداخت یارانه و... پیروزی خود در انتخابات را تضمین میکند. پس یکی از این عوامل که باعث مطرح شدن طرح استقلال بانک مرکزی بوده، عدم دخالت دولت در تصمیمات بانک مرکزی است. اما سوال اینجاست: اگر ما دولت را خیرخواه جامعه ندانیم، چه تضمینی بر خیرخواه بودن بانک مرکزی مستقل برای جامعه وجود دارد؟ اگر با تایید این طرح و قدرتمند ساختن بانک مرکزی، این بانک به دنبال منافع خود باشد آن وقت راهکار چیست؟
برای حل این آفت ابتدا به جای قدرتمندسازی بانک مرکزی باید قاعدهسازی و زیرساخت شکل بگیرد؛ در طرح کنونی بانک مرکزی مبنا، بیشتر بر حل مشکل نقدینگی و سیاستهای پولی است و از قاعدهسازی و معرفی سایر مشکلات حرفی به میان نیامده است.
در انتها مشکل فقط استقراض دولت از بانک مرکزی نیست و بیانضباطی نظام بانکی در خلق پول و پرداخت وامهای بسیار بر این عوامل تاثیرگذار است .
اگر بعد از استقلال بانک مرکزی، این بانک جلوی نافرمانی بانکها را نگیرد و راه حل مناسبی برای جبران نقدینگی و وضع به وجود آمده را ندهد چگونه میتوان این مشکل را رفع کرد؟
استقلال بانک مرکزی در کشور یک طرح طلایی و مناسب است به شرط آنکه با ضابطه و زیرساختهای مناسب انجام گیرد، در غیر این صورت به مانند بقیه طرحهای شکست خورده، این طرح نیز با شکست مواجه میشود.
انتهای پیام