به گزارش الفباخبر ، همچنین در تعریفی دیگر،سیاستهای مالی به کلیه اقدامات آگاهانه دولت در جهت تغییر در هزینههای جاری و عمرانی یا ترکیب آنها تغییر در مالیات یا ترکیب آنها و پرداختهای انتقالی و کمکهای بلاعوض برای تاثیرگذاری بر تقاضای کل گفته میشود.هر چند هر گونه تغییر درمقدار هزینهها و درآمدهای دولت یا تغییردر ترکیب آنها میتواند بر تخصیص منابع و توزیع درآمد موثر باشد ولی سیاست مالی به استفاده از این ابزارها برای تاثیرگذاری بر تقاضای کل اشاره دارد به همین دلیل به این سیاستها سیاست مدیریت تقاضا نیز گفته میشود. سیاستهای مالی (Fiscal policies) به عنوان یکی از مولفههای مهم اقتصاد کلان مولود نوآوری کینز است.
اقتصاددانان پیش از کینز بر آزادی فعالیتهای اقتصادی تاکید میکردند و دولت را از هر گونه دخالت اقتصادی منع میکردند. با پیش آمدن رکود بیسابقه 1929 کینز ایده دخالت دولت برای مقابله با عدمتعادل را رسمیت بخشید. کینز در این دوران، استفاده از ابزارهای سیاست مالی را پیشنهاد کرد به اعتقاد وی دولت با اعمال سیاست مالی میتواند به تعادل برگردد.
درنگاهی نزدیک تر،سیاست پولی (Monetary polices) مجموعه تدابیری است که بانک مرکزی برای تغییر در حجم پول و نقدینگی در راستای تثبیت اوضاع اقتصادی اعمال میکند.
سیاست اقتصادی با هدف تسریع رشد اقتصادی، ایجاد اشتغال کامل، تثبیت سطح عمومی قیمتها و ایجاد تعادل در. تراز پرداختها اجرا میشود آن چه دردیدگاه کنونی بانک مرکزی (که همچون نگارنده متولد 18 امرداد است)دیده می شود؛مهم ترین اهداف سیاستهای کلان اقتصادی بطور اعم و سیاستهای پولی، ثبات قیمتها، رشد اقتصادی و سطح مطلوب اشتغال است. از آنجایی که دستیابی به اهداف نهایی بطور مستقیم برای سیاستگذاران قابل حصول نیست، ازاین روی معرفی اهداف میانی و ابزار های متناسب ضرورت دارد. در مورد سیاست پولی مساله انتخاب هدف میانی غالباً در انتخاب بین کنترل نرخ سود و عرضه پول خلاصه میشود. در ایران با پیروی از سیاست پولی مبتنی بر کنترل کلهای پولی، تلاش میشود ضمن تامین نقدینگی مورد نیاز بخشهای تولیدی و سرمایهگذاری، از انبساط پولی نامتناسب با اهداف نقدینگی و تورم مندرج در برنامههای توسعه جلوگیری به عمل آید.
اگر نگاهی ژرف به کلیت وموجودیت نظام بانکی داشته باشیم،درمی یابیم بانک هامجری وابزاری برای اجرای سیاست های اقتصادی کشور هستند وسیاست ها ی درست یانادرست پیشین اقتصادی که عوارضی همچون تورم وناپایداری دربرابر تکانه های اقتصادی رادر پی داشته است،لزوما نتیجه عملکرد شبکه بانکی نیست ونشان ازبرخی تصمیم های ناصواب وخلق الساعه،یکسونگرانه ورانت آفرین داشته است.
به تلطیف شعر حافظ که:
عیب می جمله چو گفتی هنرش نیز بگو*نفی حکمت مکن از بهر دل عامی چند
می توان به نکات مثبت وقابل توجه شبکه بانکی کشور که در سال های تحریم باحمایت مالی وحضور موثر توانسته است زمینه تامین مالی وافتتاح صدها طرح مهم تولیدی را فراهم آورد، اشاره نمود.تجهیز به فن آوری های روز جهان در حوزه بانکداری الکترونیک،داشتن سرمایه انسانی کارآمد،توانمند،مطمئن ومتخصص که در میانه بحران جهانی کوید، دهها شهید خاموش خدمت آن جاویدان شده اند،نیز از دیگرمزایا وظرفیت های نظام بانکی کشور است که به نظرم توسط رئیس جمهور سیزدهم وتیم اقتصادی دولت پیش روی دیده شده ،حرمت آن پاس داشته وتوانمندی اش را می بیند.تاختن بی محابا به سیستم بانکی ،آدرس نادرستی است که نزد خردمندان جایگاهی ندارد ودامان دولت پیش روی نیزازآن پیراسته است.استقلال رای وعملکرد بانک مرکزی،می تواند تاثیرپذیری مجموعه بانکی کشور را ازامواج گوناگون وتب های ناگهانی محتمل مصون دارد.باید پذیرفت که حرفه بانک داری درجهان دارای شناسنامه ،ضوابط ،مقررات واصول خاص خود است،از ضوابط بانک جهانی تا کمیته بازل سوئیس،مقرراتی است که خروجی آن ها،گردش مالی وایجاد جریان مطمئن اعتباری ودر نهایت رضایتمندی مردم است. سخن پایانی این که آحادو اقشار مردم از جمله جامعه شریف کارکنان بانک ها می کوشند دولت سیزدهم راقوت بخشند ودر خدمت به میهن یاری نمایند،به زعم نگارنده،اصلاح امور امری تدریجی است ومی توان براساس قاموس دولت جدید،بابسیاری از مدیران موجود درشبکه تخصصی بانکی کشورکه مرام دولت ومانیفست آن رامی پذیرند، درپیمودن ادامه مسیر،همراه وهم پیمان شد ودست در دست هم،یک دل ویک صدا،به ویژه دراین شرایط شگفت وکم نظیرجهانی،منطقه ای وبین المللی درتاریخ ایران،نقشی نوآفرید.
تهیه و تنظیم: رامین امینی زارع دانش آموخته دانشگاه تهران
انتهای پیام