به گزارش الفباخبر، رئوف پیشدار استاد دانشگاه نوشت: اگر انسان برای خدا کار کند و درست کار کند، از وظایف اجرائی اهمیتش بیشتر است یا لااقل در مواردی به قدر آنها اهمیت دارد. اینجور نباشد که ما تا وارد مجلس شدیم، به فکر بیفتیم که خُب حالا چه کار کنیم که مثلا در مرحله بعد یا در فلان دولت به فلان پُست برسیم؛ اینها آسیبهاست، مجلس از این قبیل آسیبها دارد.
عزیزان من! مراقب باشید؛ شما هنوز اوّل کارتان است، بحمدالله، تازه وارد شدهاید و این آسیبها انشاءالله به سراغ شما نیامده و نخواهد آمد امّا مراقب باشید. در این زمینه باید هیات نظارت فعال باشد؛ هیات نظارتی که نظارت دارد بر رفتار نمایندگان بایستی در این زمینه فعال باشد؛ اما بیش از نظارت، آن تقوای درونیِ خود شما و مراقبتهای درونی خود شما است که میتواند کارآمد باشد و شما را از این آسیبها محفوظ بدارد.
آنچه در صدر این یادداشت آمد، اوامر رهبری به نمایندگان مجلس است که در تاریخ ششم خرداد امسال یعنی کمتر از یک ماه مانده به انتخابات ریاستجمهوری و شوراها در دیدار تصویری با رییس و نمایندگان مجلس مطرح کردند.
ویژگی غیر قابل تفسیر دستورات رهبری که امر به نهی است، دو مخاطب اصلی دارد. رییس جمهوری و نمایندگان مجلس که انتظار بود در عمل اطاعت شود.
انتظار اوٌل از رییس جمهوری است که با وجود نیروهای مومن و متعهد و متخصص امتحان داده فراوان، همکاران خود را در دولت از میان نمایندگان مجلس انتخاب نکند و دوّم، نمایندگان که با توجه به «آسیب ها» و جایگاه و اعتبار مجلس در اداره امور کشور ، در فکر رسیدن به « پُست اجرایی ...که وزیر بشود، مدیر بشود، فلان بشود» نباشد. چون « وظیفه نمایندگی بسیار مُهم است و اگر انسان برای خدا کار بکند و درست کار کند، از وظایف اجرایی اهمیتش بیشتر است و یا لااقل در مواردی به قدر آنها اهمیت دارد.»
همانطور که رهبری در سخنانشان چند بار تأکید کردند:« اینها آسیب هاست، مجلس از این قبیل آسیبها زیاد دارد.» رهبری امیدوار بودند که « این آسیب ها ان شاءالله به سراغ شما نیامده و نخواهد آمد امّا مراقب باشید. در این زمینه بایستی هیات نظارت فعال باشد؛ هیات نظارتی که نظارت دارد بر رفتار نمایندگان بایستی در این زمینه فعال باشد؛ اما بیش از نظارت، آن تقوای درونیِ خود شما و مراقبتهای درونی خود شما است که میتواند کارآمد باشد و شما را از این آسیبها محفوظ بدارد».
آنچه از رهنمودهای رهبری برداشت میشود سه نکته مهم است. اوّل اینکه رییسجمهوری وزرای خود را از میان نمایندگان انتخاب نکند و از دیگر سو نمایندگان مجلس هم خود را متعهد به حضور در مجلس و پایبند به رأیی که از مردم گرفتهاند باشند و سوّم؛ وظیفه هیأت نظارت که باید بر رفتار نمایندگان نظارت داشته باشد.
حالا و بعد از گذشت حدوداً سه ماه از رهنمودهای رهبری و اوامر و پرهیزهای داده شده شاهد این هستیم که یک نماینده مجلس شهردار تهران میشود و سه نماینده دیگر پُستهای وزارتی و معاونت ریاست جمهوری میگیرند و این پُستها را برنمایندگی مردم ترجیح دادند.
اوامر رهبری به حکم قانون، شرع مقدس و عقل بر هر امر دیگری رجحان دارد. ما نمی توانیم در شعار خود را پیرو رهبری بدانیم و در عمل چنین نکنیم.
رهبری به صراحت استعفای نمايندگان مجلس را برای پستهای اجرایی نهی كرده اند و لذا انتصابهای صورت گرفته نمیتواند وجاهت قانونی و شرعی داشته باشد و این وظیفه هیات نظارت است که در قدم اوّل به آن ورود کند.
در مورد انتصاب های صورت گرفته که در مواردی جنبههای قانونی آن رعایت نشده سخن بسیار است، امّا آنچه بیش از همه رُخ مینماید، عدم چرخش نخبگان است.
شکی نیست و ان شاءالله با عبور از مجاری قانونی نیز چنین است که همه ی خادمان به مردم در نظام اسلامی افرادی مومن و متعهد هستند، امّا مساله تخصص و آگاهی تخصصی مدیریتی امری نیست که آنرا بتوان نادیده گرفت. این مساله ای قابل درنگ و تأمل در شماری از انتصاب های اخیر است.
نکته ای که رهبری به درستی در سخنانشان به آن توجه دادند، جایگاه رفیع مجلس است که قدرت نظارت و اعمال نظر و قانون در همه ی امور کشور با استفاده از ابزارهای قانونی را دارد که از آن جمله رای اعتماد به وزرا، سوال و استیضاح و تحقیق و تفحص است که هیچ یک از نهادهای حاکمیتی چنین جایگاهی ندارند. با این همه اینکه چرا پُست اجرایی بر افتخار نمایندگی مردم در نزد برخی با ارزش تر است! جای سوال و البته درنگ دارد.
انتهای پیام