به گزارش الفباخبر، بیمه عمر باید به عنوان یک کالای اقتصادی که در بازار عرضه و تقاضا دارد مطرح شود، عرضه و تقاضای بیمه عمر مانند هر کالای دیگری دارای فاکتورهای مشخصی مانند نرخ بازدهی و قیمت است؛ در نهایت هم عرضهکننده و هم تقاضاکننده بررسیهایی انجام داده و تصمیمگیری میکنند.
بیمه عمر به شرط فوت برای عرضهکننده سود اقتصادی در کشور ما ندارد. عرضهکننده نمیتواند نرخهای بسیار بالایی ارائه دهد، با نرخهای پایین نیز سودی ندارد؛ بنابراین، بیمه عمر به شرط فوت در کشور ما رشدی نداشته و بیمه عمر به شرط حیات نیز در جامعه مورد استقبال واقع نشده است.
علت عدم استقبال از بیمه عمر به شرط حیات
علت عدم استقبال مردم از این بیمه این است که عرضهکننده نمیتواند بازدهی مناسب را به مصرفکننده ارائه دهد. به طور مثال، نرخهای بازدهی در حد 15 یا 20 درصد برای مصرفکننده قانعکننده نیست و بالاتر از این نرخها نیز برای عرضهکننده دشوار است زیرا توانایی پرداخت نرخ بازدهی را ندارد. به همین علت در واقع امکان رشد بیمه عمروجود ندارد.
شرکتهای بیمه باید حق بیمهای را که از مشتریان خود میگیرند، سرمایهگذاری کنند. سرمایهگذاری در شرکتهای بیمه کشور بهرهوری بالایی ندارد، به همین علت آنها نمیتوانند نرخ مناسبی را به مصرفکننده ارائه دهند؛ در نتیجه با نرخهای پایین نیز مصرفکننده مایل به خرید بیمه عمر به شرط حیات نیست.
اگر مایل به رشد بیمههای سرمایهگذاری هستیم، عرضهکننده باید نرخهایی بالاتر از 35درصد یعنی براساس نرخ تورم موجود ارائه کند. نرخ بازدهی برای مصرفکننده باید حداقل 40 درصد باشد تا ر یسکهای نرخ تورم و نرخ بهره را پوشش دهد. اما عرضهکننده این توانایی را ندارد و در نهایت مصرف کننده نیز از این بیمهنامه چشمپوشی میکند.
انتهای پیام